تئوری عمل مستدل (TRA ) توسط «مارتین فیشبن[۳۲]» و «ایسک اجزن[۳۳]» در سال ۱۹۷۵ برای آزمون رابطه میان نگرشها و رفتار مطرح شد. بر اساس این نظریه، رفتار تحت تأثیر تمایلات و تمایلات نیز متأثر از نگرش به فناوری است. نگرشها و هنجارهای ذهنی شاخص اصلی رفتاری فرد به شمار میروند. این به آن معناست که فرد، نتایج رفتار خود را محاسبه و تصمیم به انجام یا عدم انجام عملیات یا رفتاری خاص میگیرد. «فیشبین و اجزن» کوشیدند مدلی را توسعه دهند که تمام عوامل مهم در پیشبینی یک رفتار را شامل شود. (آجزن و فیشبن، ۱۹۷۰) ” هنجار ذهنی ” به فشار اجتماعی درک شده توسط فرد برای انجام یا عدم انجام رفتار هدف اشاره دارد. افراد غالباً بر مبنای ادراکاتشان از آنچه که دیگران (دوستان، خانواده، همکاران و…) فکر می کنند باید انجام دهند، عمل می کنند و قصد آنها جهت پذیرش رفتار به صورت بالقوه، متأثر از افرادی است که ارتباطات نزدیکی با آنها دارند (لین و همکاران ،۲۰۱۱). عقایدی که دیگران فکر میکنند فرد باید یا نباید آن رفتار را انجام دهد. “نگرش” احساس مثبت یا منفی فرد و تمایلش به سمت یک ایده ، رفتار می باشد. “تمایلات رفتاری” بیانگر شدت نیت و اراده فردی برای انجام رفتار هدف است) موریس ودیلون،۱۹۹۷ ) “رفتار ” تعداد دفعات استفاده از فناوری و میزان استفاده از آن در هر بار توسط کاربر می باشد. (یعقوبی،۱۳۸۷) رفتار عقاید و سنجش ها عقاید هنجاری و پیروی از انگیزش هنجارهای ذهنی نگرش ها تمایلات رفتاری شکل (۲-۱) مدل عمل مستدل فیشبن و اجزن (۱۹۷۵) ۲-۹-۲- نظریه رفتار برنامه ریزی شده[۳۴] : اولین بار «اجزن» (۱۹۸۵) به اندازهگیری مستقیم نگرشها، هنجارهای ذهنی، عوامل مؤثر بر روی رفتار یک فرد و کنترل رفتاری درک شده پرداخت. عنصر کنترل رفتاری درک شده به معنای تعیین تمایلات رفتاری و رفتار استفاده کننده است. این مدل، شامل اندازهگیری غیرمستقیم نگرشها، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده نیز هست (اسمارکولا[۳۵]، ۲۰۰۸). بر مبنای این نظریه، عمل انسان با سه نوع ملاحظه هدایت میشود : عقایدی در مورد عواقب احتمالی رفتار (باورهای رفتاری)، عقایدی در مورد انتظارهای بهنجار از دیگران (باورهای اصولی) و عقایدی در مورد حضور عواملی که ممکن است بر اجرای رفتار اثرگذار باشند(باورهای کنترل شده). باورهای رفتاری، نگرش مطلوب یا نامطلوبی را نسبت به رفتار ایجاد میکنند. باورهای اصولی به درک فشار اجتماعی یا هنجارهای ذهنی منجر میشود و در نهایت باورهای کنترلی به افزایش کنترل رفتاری درک شده، درک سهولت و یا سختی اجرای رفتار میانجامد. در کل، نگرش نسبت به رفتار ، هنجار ذهنی و ادراک فرد از کنترل رفتاری، به شکلگیری قصد رفتاری فرد منجر میگردد. نگرش و هنجار ذهنی مطلوبتر و درک کنترل بیشتر بر اجرای کار، به احتمال زیاد، قصد فرد را به اجرای یک رفتار در پاسخ به یک نیاز بر خواهد انگیخت(هروبس[۳۶] و اجزن،۲۰۰۱). عناصر مدل اجزن، در شکل (۲-۲) نشان داده شده است: باورهای رفتاری باورهای اصولی باورهای کنترل شده نگرش هنجارهای ذهنی کنترل درک شده رفتاری قصد رفتاری رفتار شکل (۲-۲) مدل رفتار برنامهریزی شده اجزن (۱۹۹۱) تئوری رفتار برنامهریزی شده مدعی است که مهمترین عوامل اصلی که تعیینکننده قصد رفتاری هستند عبارتند از: نگرش به رفتار، هنجار ذهنی و کنترل درک شده رفتاری که در جدول زیر معرفی شدهاند. جدول (۲-۱) : برساختههای اصلی TPB (قربانی زاده وهمکاران، ۱۳۹۰)
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
برساخته اصلی
تعریف
نگرش فرد به رفتار
احساس مثبت یا منفی فرد در باره انجام یک رفتار خاص است (فیشبن و آجزن، ۱۹۷۵)
هنجار ذهنی
ادراک فرد در باره اینکه اغلب مردمانی که به نظر او مهم هستند، چه فکر میکنند و او باید یا نباید مورد نظر آنها را در رفتار خود مورد توجه قرار میدهد(فیشبن و آجزن، ۱۹۷۵)