پیشگاهیفرد و همکاران (۲۰۱۱) در تحقیق خود به بررسی جهانیشدن و تأثیر آن بر توسعه گردشگری پرداختهاند. آنها بیان میکنند که جهانیشدن فرآیندی اجتنابناپذیر و گریزناپذیر است. امروزه، جهانیشدن بهمنزله آشکارترین روندها در همگرایی کشورهاست که مهمترین بعد آن بعد اقتصادی آن است. فرآیند جهانیشدن معمولاً چهار حوزه فنی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را تحت تأثیر قرار
میدهد. در حوزه فرهنگی، این فرآیند، ارتباط بسیار نزدیکی با فرهنگ جهانگردی برقرار میکند. نقش ارتباطات جهانی در توسعه گردشگری بسیار چشمگیر است، بهطوریکه، صنعت گردشگری و شبکههای الکترونیکی رابطه مقابل و تنگاتنگی با هم دارند. آنها میگویند ازنظر آگاهان اقتصادی گردشگری تنها بخشی از مجموعه عظیم اقتصاد است که در دنیای کنونی که باوجود فرآیند جهانیشدن و کمرنگ شدن مرزهای جغرافیایی، از یکسو موجب آشنایی فرهنگها، نژادها، سرزمینها، اقوام، گویشها و غیره را با یکدیگر فراهم میسازد و از سوی دیگر نیز میتواند یکی از بهترین منابع درآمد برای کشورهای مختلف باشد.
الهی (۱۳۸۷) در تحقیقی تحت عنوان «موانع و راهکارهای توسعه اقتصادی صنعت فوتبال جمهوری اسلامی ایران» عنوان کرده است که امروزه شرکتهای تجاری و صاحبان صنایع مختلف دریافتهاند که حمایت مالی میتواند بهمنزله یک ابزار تبلیغاتی قدرتمند برای آنها عمل کند. درواقع یکی از مهمترین و مؤثرترین عناصری هستند که موجب پیوند رویدادهای ورزشی و اقتصاد شدهاند. بررسی اهداف شرکتها از حمایت مالی ورزشی پخش مستقیم تلویزیونی را بهعنوان مهمترین هدف حامیان مالی دانستهاند حتی پخش مسابقات بهصورت مستقیم در شبکههای استانی و محلی نیز در جذب حامیان مالی برای ورزش میتواند مؤثر باشد. چراکه از مهمترین اهداف حامیان مالی، گسترش بازار فروش، توسعه آگاهی، رقابت با سایر شرکتها و میزان فروش بوده است.
مرادیچالشتری و همکاران (۱۳۹۲) تحقیقی با هدف بررسی موانع اقتصادی اثرگذار بر جلب سرمایهگذاری خارجی در صنعت فوتبال جمهوری اسلامی ایران انجام دادند. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدیران عامل و اعضاء هیئتمدیره باشگاههای لیگ برتر، اعضای هیئترئیسه فدراسیون فوتبال و مدیران سابق فدراسیون فوتبال تشکیل میدادند. ۱۴۸ نفر از آنها بر اساس جدول مورگان بهعنوان نمونه مشخص و پرسشنامه محقق ساخته ۶۳ سؤالی که طی یک مطالعه مقدماتی و به روش دلفی تهیه شده بود، بین پاسخدهندگان توزیع و جمعآوری شد. روایی پرسشنامه را ۱۴ نفر از متخصصیم مایید کردند و آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه را ۸۸۵/۰ نشان داد. گویههای این پرسشنامه بر اساس مقیاس پنج ارزشی لیکرت ارزشگذاری شد. نتایج این تحقیق نشان داد اگر در کشور درجه آزادی اقتصادی بالاتر بهاندازه اقتصاد بزرگتر و میزان ریسک کمتر باشد، در جذب سرمایهگذاری خارجی موفقتر خواهد بود. بر اساس و بر پایهی نتایج تحقیق، بهطورکلی میتوان موانع اقتصادی اثرگذار بر جذب سرمایهگذاری خارجی در صنعت فوتبال ایران را به سه دسته کلی تقسیم کرد: دسته اول موانعی که ریشه در ساختار اقتصادی کشور دارند و بهطورکلی حرکت سرمایهگذاری خارجی را تحت شعاع خود قرار میدهند. دسته دوم موانع ناشی از سیاستگذاری و برنامهریزی مراکز و کانونهای تصمیمساز برای ورزش کشور هستند. دسته سوم موانع، ریشه در ساختارهای نهادی فوتبال دارد.
روهام، شهسواری و زهرابی[۹۵] (۲۰۱۲) در تحقیقی با عنوان عوامل جدید تعیینکننده جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی در صنعت ورزش ایران؛ به بررسی عوامل تعیینکننده اقتصادی، حمایتی، تشویقی، سیاسی و دیپلماتیک در جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی پرداختهاند. تحقیق آنها از نوع توصیفی تحلیلی بود. جامعه آماری تحقیق آنها شامل دوازده فدراسیون ورزشی و سه شرکت فعال در صنعت ورزش ایران بودند؛ که از بین اعضاء آنها ۱۰۰ نفر بهعنوان نمونه بر اساس جدول کوهن انتخاب و پرسشنامه تحقیق بین آنان توزیع شد. ابزار این تحقیق بهصورت پرسشنامه بود. پرسشنامه تحقیق به روش دلفی ساخته شده بود. روایی و پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرون باخ ۹۲% تأیید شد. پس از
جمعآوری دادهها بهوسیله آزمون کلموگروف- اسمیرنوف نرمال نمیباشد بنابراین از آزمون فریدمن و کروسکال والیس و تحلیل عاملی و از نرمافزار spss برای تعیین توزیع هر عامل بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی استفاده گردید. نتایج تحقیق این نشان داد که عامل خصوصیسازی در میان عوامل اقتصادی، عامل حمایت دولت از سرمایهگذار ورزشی در میان عوامل حمایتی و تشویقی و تلاش برای حذف تحریمهای اقتصادی دوباره ایران در میان عوامل سیاسی بیشترین اثر را در جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی را در صنعت ورزش ایران دارند.
حیدری، هنری و سیاح[۹۶] (۲۰۱۱) در تحقیقی تحت عنوان استفاده از فناوری اطلاعات میان دانشجویان تربیتبدنی دانشگاه پیام نور تهران که بهصورت توصیفی تحلیلی و از جامعه آماری ۲۵۰ نفری که ۱۲۵ نفر با استفاده از جدول مورگان و کرجی بهعنوان نمونه انتخاب شدند انجام شد. آنها از پرسشنامه بهعنوان ابزار تحقیق استفاده نمودند. پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید گردید و برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار
دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است. |
SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق آنها نشان داد که اکثر دانشجویان کار با رایانه شخصی در خانه را در برنامههای خود دارند و مابقی دانشجویان نیز از سیستمهای کتابخانهای استفاده مینمایند. آنها بیان میکنند که کار با رایانه شخصی یکی از معیارهای استفاده از فنآوری اطلاعات (IT) در نظر گرفته میشود. بر اساس یافتههای تحقیق بیش از ۸۶ درصد از دانشجویان کار با رایانه شخصی را در خانه ترجیح میدهند که این درصد اشاره به درصد بالایی برای بکار گیری فنآوری اطلاعات (IT) میان دانشجویان فارغالتحصیل تربیتبدنی و علوم ورزشی دارد.
زهرابی، شریفیمقدم، روهام و شهسواری[۹۷] (۲۰۱۲) در تحقیقی به بررسی نقش رسانههای متفاوت در جذب حمایت مالی برای توسعه ورزش ایران پرداختهاند. این تحقیق عمدتا با هدف تعیین نقش رسانه بهعنوان یک ابزار مهم در جذب حمایت مالی برای ورزش انجام شد. جامعه آماری این تحقیق ۱۴۵ نفر تشکیل میدادند که افراد شاغل در فدراسیونهای ورزشی بودند. از این جامعه ۱۰۴ نفر بر اساس جدول کوهن به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار تحقیق پرسشنامه ۵۳ سؤالی بود که پس از مایید روایی، پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ ۸۷% تأیید شد. آزمون فریدمن برای اولویتبندی انواع رسانهها در جذب حمایت مالی برای توسعه ورزش مورد استفاده قرار گرفت. طبق یافتههای تحقیق آنها رسانههای جدید دیداری مانند اینترنت و وب بیشترین نقش و اثرگذاری را در بهبود بازاریابی، جذب میزبانی رقابتهای بینالمللی و جذب سرمایه خارجی دارند. آنها بیان میکنند که رسانه دیداری مهمترین نقش را در جذب سرمایه داخلی و خصوصیسازی دارند. آنها خاطرنشان میکنند که در سالهای اخیر رسانه شروع به افزایش اثرگذاری قدرتمندی در همه پدیدههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کرده است. از طرف دیگر یافتههای تحقیق پیشنهاد میکند که از طریق شناخت درست و استفاده مناسب از رسانهها امکان جذب سرمایه خارجی بیشتر و همچنین توانایی کسب میزبانی رقابتهای بینالمللی وجود خواهد داشت.
۲-۴-۲ تحقیقات خارجی انجام شده در زمینه تحقیق
سیبالت[۹۸] (۲۰۰۹) در تحقیقی با عنوان جهانیشدن ورزش: یک حقیقت ناخوشایند؛ به بررسی برخی مسائل درگیر در موضوع جهانیشدن ورزش و مؤثر بر حوزه مدیریت ورزش میپردازد. او در ستایش جهانیشدن ورزش استدلال میکند ورزش توانایی منحصربهفردی برای از بین بردن شکافها، اختلافات و تعصبات ملی و غیره دارد. همچنین در مورد قدرت ورزش میگوید هیچگونه کمبود نمونهای از قدرت ورزش برای بیان وجود ندارد. ورزش همواره شامل ابعاد بینالمللی بوده که بهطور پیوسته افزایشیافتهاند. همچنین اتفاق نظر مساعدی بین نویسندگان جهانی در رابطه با قدرت ورزش فراتر از مرزها، فرهنگ، زبان، جنسیت، نژاد، مذهب و وضعیت اجتماعی و اقتصادی وجود دارد. او شواهدی را بیان میکند که نشان میدهند ورزش جهانی است و این شواهد در اطراف ما گسترده شدهاند. مانند افزایش دخالت شرکتهای رسانهای، رشد شرکتهای مدیریت ورزشی بینالمللی، افزایش برنامههای مدیریت ورزشی درزمینۀ تحصیلی در دانشگاهها و کالجها در سراسر جهان و تعدادی از سازمانها در سطح قارهای، منطقهای و حتی در درون کشورها و گسترش هسته مرکزی تعدادی از مجلات در رابطه با مدیریت و کسبوکار ورزشی. ازآنجاکه بخشی از عنوان این تحقیق حقایق ناخوشایند جهانیشدن است، او بیان میکند اگرچه جهانیشدن منجر به نتایج مثبتی در مدیریت ورزش شده، اما مشکلات مهمی نیز همراه دارد که باید درک و مورد توجه قرار گیرند. او این حقایق ناخوشایند را بهطور خلاصه در چهار مسئله خاص بیان مینماید که شامل: یک تقسیمکار انجامگرفته در یک مقیاس بینالمللی، جایی که شرکتهای چندملیتی در حال نقشه کشیدن برای نیروی کار کشورهای درحالتوسعه برای تولید پوشاک و تجهیزات ورزشی میباشند؛ افزایش جریان مهاجرت ورزشکاران بدون هیچگونه محدودیتی از زادگاه خود بهجایی که در آن به رقابت و بازی میپردازند؛ افزایش درگیری و مشارکت رسانههای جهانی در ورزش و درنهایت اثر ورزش روی محیطزیست. وی بهعنوان نتیجه بیان میکند، برای انتخاب نیروی کار، رسانهها و مسائل زیستمحیطی، بهعنوان شواهدی از حقایق ناخوشایند جهانیشدن، این تحقیق پیشنهاد نمیکند که شرکت در ورزش را متوقف، دست از خرید تجهیزات و لوازم ورزشی برداشته، ساخت اماکن ورزش را متوقف و از مهاجرت ورزشکاران به کشورهای دیگر و از برگزاری رویدادهای ورزشی جلوگیری نماییم، بلکه نکته اصلی و کلیدی انجام این تحقیق را افزایش آگاهی و دانش در مورد خطرات جهانیشدن میداند. وی میگوید دستکم دانشجویان مدیریت ورزش باید نسبت به مسائل چندزبانه، چند فرهنگی و چندشکلی در یک مفهوم جهانی آگاهی و حساسیت داشته باشند.
مانزنریتر[۹۹] (۲۰۰۴) در تحقیقی تحت عنوان فوتبال ژاپنی و جهانیشدن ورزش: بالا بردن بازیهای محلی در یک محیط محلی، به بررسی جهانیشدن و فوتبال پرداخته است. محقق بیان میکند که فوتبال حرفهای در ژاپن، همانند جاهای دیگر، بهطور فزایندهای به عوامل، ساختار، فرآیندهای سرمایهداری جهانی وابسته است. بااینحال، فوتبال همانطور که در مورد کسبوکار مورد استفاده است همانگونه در مورد فرهنگ
نیز به کار گرفته میشود. با قرار دادن فوتبال در زمینههای ورزشی جهان به نظر میرسد تلاش امیدوارکنندهای برای به دست آوردن بینش تازهای مبتنی بر جهانی و محلی در جریانهای فرهنگی فراملی و فرآیندهای اساسی جهانیشدن ورزش انجام شده است. با توجه به اشاره بسیاری از مطالعات قبلی و همچنین تجربه ژاپن از فوتبال نشان داد که جهانیشدن را نمیتوان بهعنوان یک فرآیند صرفاً تجاری باهدف ایجاد یک بازار جهانی برای محصولات مصرفی محبوب که منجر به استانداردسازی فرهنگ مشخصی میشود دانست. در مورد فوتبال ژاپن، ترویج این ورزش بینالمللی، فوتبال بخشی از حرفهها از اقتصاد فرهنگی جهانی جداشده است و بهطور نزدیکی در ارتباط با سه هدف ملی: تقویت تیم ملی، بهبود دستاوردهای بینالمللی تیمهای فوتبال ژاپن و آوردن جام جهانی فوتبال به ژاپن است. در این راستا ژاپن با کسب میزبانی جام جهانی ۲۰۰۲ بیشازحد موفقیتآمیز عمل کرده است و ژاپن پذیرای نیمی از دنیای فوتبال در خاک داخلی خود بوده است. فوتبال ژاپن علیرغم همه کمبودها و موانعی که سر راه فوتبال ژاپن وجود داشته است فوتبال ژاپن توسعه پیدا کرده است. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که یکی از اثرات و فواید مهم جهانیشدن بر ورزش و خصوصا فوتبال افزایش جابجاییها و نقل و انتقالات بازیکنان تیمهای کشورهای حاضر در جامحهانی پس از پایان بازیها میباشد.
کیونگ[۱۰۰] (۲۰۰۵) در تحقیق خود با عنوان فرآیند جهانیشدن ورزش در جامعه کره: تغییر الگوها و دیدگاهها فراتر از مرزها؛ بر روی مفاهیم فرهنگی- اجتماعی تمرکز کرده و به بررسی و تجزیهوتحلیل فرآیند جهانیشدن در رابطه با ورزش در جامعه کره میپردازد. وی رویهمرفته در این تحقیق؛ به بررسی تعاریف و مفاهیم کلی جهانیشدن در جامعه معاصر، مشخص کردن برخی ویژگیهای منحصربهفرد جامعه کره بهطور خلاصه با توجه به بحث در مورد جهانیشدن، آزمون فرآیند جهانیشدن ورزش درون جامعه کره و مورد ملاحظه قرار دادن فرآیند جهانیشدن ورزش جامعه کره در حوزههای مختلف فرهنگی اجتماعی میپردازد. وی برای درک برخی از ویژگیهای متنوع جهانیشدن تعاریفی را ضروری میداند و پنج تعریف گسترده از جهانیشدن را از (آرتشولت، ۲۰۰۰) عنوان مینماید: «جهانیشدن بهعنوان بینالمللیسازی»، «جهانیشدن بهعنوان آزادسازی»، «جهانیشدن بهعنوان جهانیسازی»، «جهانیشدن بهعنوان غربی سازی یا نو سازی» و «جهانیشدن بهعنوان قلمرو زدایی». وی همچنین بیان میکند که این برای ما مهم است تا ماهیت و معنی جهانیشدن را در رابطه با ورزش درک کنیم. وی این را شامل توجه به طیف وسیعی از عوامل و راههای مفهومسازی جهانیشدن از جمله موارد زیر میداند:
بررسی ارتباطات درونی الگوهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شکل جدید ورزش
ترسیم، توصیف و تجزیهوتحلیل فرآیند جهانی ورزش از یک رویکرد طولی و تاریخی
شناسایی مفاهیم جهانیشدن
وی همچنین جهانیشدن جامعه کره را از جنبههای «پیشینه و زمینه تاریخی»، «تأثیرات سیاسی»، «تأثیرات اقتصادی» و «تأثیرات فرهنگی» موردبررسی قرار داده است. همینطور محقق «رشد فشرده اقتصادی»، «تغییرات سریع اجتماعی» و «بحران هویت ملی» را بهعنوان تغییرات و انتقالات شدیدی که در اثر جهانیشدن در جامعه کره رویداده بیان میکند.
محقق جنبههایی که به فرآیند جهانیشدن ورزش جامعه کره کمک کرده را به شرح زیر بیان مینماید:
حمایت قوی دولت
حمایت قوی از طریق رهبری سیاسی مطلق
دستاورد و ایدئولوژی ورزشی
حمایت عمومی قوی
منافع و علایق ملی در رویدادهای بینالمللی
ورزشکاران بهعنوان نماینده/ چهرههای عمومی
بازیابی و شکلگیری ورزش سنتی کره (تکواندو بهعنوان وسیلهای برای تبادل فرهنگی)
ایجاد تکواندو بهعنوان یک ورزش ملی
تکواندو بهعنوان دروازهای به جامعه بینالمللی ورزش
عناصر مؤثر در فرآیند جهانیشدن ورزش در جامعه کره:
جنبههای تاریخی و اجتماعی
افزایش حقوق زنان از طریق ورزش و شرکت در ورزش
توسعه انواع مختلفی از فرصتهای اجتماعی وابسته به ورزش
جنبههای سیاسی
پیوستن به سازمانهای بینالمللی ورزش
تأسیس سازمان بینالمللی ورزشی برای تکواندو (ورزش سنتی کرهای)
دیپلماسی ورزش
جنبههای اقتصادی
میزبانی رویدادهای بینالمللی ورزشی مختلف